loading...
یه وِب بَرای دل تَنهایِ خودَمـــــــــ
یه غریبه بازدید : 55 جمعه 19 اردیبهشت 1393 نظرات (3)

پسر در پارک عاشق دختر شد...

رفت و کنارش رو نیمکت نشست...

به دختر گفت:عاشقتم...

دختر گفت:خونه داری؟

پسر گفت:نه

دختر گفت:ماشین داری؟

پسر گفت:نه

دختر گفت:پول داری؟

پسر گفت:نه

دختر گفت:شغل داری؟

پسر گفت:نه

دختر گفت:بزن به چاک

پسر گفت:وقتی یه ویلای بزرگ تو ولنجک دارم خونه میخوام چیکار؟

وقتی راننده ی شخصی دارم ماشین میخوام چیکار؟

وقتی یه کارخونه دارم پول میخوام چیکار؟

وقتی صاحب یه شرکت بزرگم شغل میخوام چیکار؟

دختر گفت:عاشقتم

پسر گفت:بزن به چاک

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ناشناس آشنا در تاریخ 1393/02/20 و 19:40 دقیقه ارسال شده است

بعله بعله
پاسخ : مغسی

این نظر توسط kimi در تاریخ 1393/02/20 و 18:23 دقیقه ارسال شده است

اولا ایول به پسره
دوما ایول به خودم که این داستانو گذاشتمشکلک
پاسخ : بعله بعله

این نظر توسط saqiii در تاریخ 1393/02/19 و 12:53 دقیقه ارسال شده است

aLiiiiii bØöd
KhEiliiiii dUseSh daShtam
شکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : مغسی


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 349
  • کل نظرات : 954
  • افراد آنلاین : 34
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 156
  • بازدید امروز : 37
  • باردید دیروز : 198
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 364
  • بازدید ماه : 364
  • بازدید سال : 3,838
  • بازدید کلی : 32,628
  • کدهای اختصاصی